حب

در وادی سلوک تنها دو چیز است که ارزشمندست. یکی اخلاص و دیگری حب.

اخلاص که سخت بدست می آید. پس می ماند حب.

اما در رابطه با حب چند نکته وجود دارد. نکته ظریف اول تا چهارم از دوست و برادر ایمانی ام علی110 است. و نکته آخر هم تحفه حقیر است.

نکته اول: خداوند حبی را که در قبال خود و اولیای خود را دل انسان قرار داده را از انسان باز پس نمی گیرد. (خدا نعمتی را که انعام فرموده پس نمی گیرد).

نکته دوم: گناه هم توانایی آن را ندارد که این حب را از انسان بگیرد. در روایت است که با شهادت سید الشهداء(ع) حرارتی در قلب مومنین ایجاد شده که تا قیامت خاموش شدنی نیست.

نکته سوم: حب را با چیزی همجنس خودش می توان نابود کرد. یعنی حب یا بغض دیگر، می تواند حب و بغض انسان را تحت الشعاع قرار دهد.

نکته چهارم: نشست و برخاست با افرادی که حب خدا و اهل بیت (ع) را ندارند به شدت به حب انسان صدمه می زند. همین مورد در باره بغض هم صادق است. نشست و برخاست با افرادی که در قبال آنچه انسان به آن حب دارد، دارای بغض باشند، برای حب انسان کشنده و مرگبار است.

نکته آخر: پرداختن به موضوعات متناسب با حب، آن را تشدید می کند. اهمیت این موضوع در کجاست؟ انسان به فراخور ویژگی های شخصیتی و ساختار وجودی اش و هر آنچه که در طول زمان با آن ها رشد کرده و بالیده است به چیزهایی علاقه و حب پیدا کرده و این حب طوری در اعماق جان آدمی ریشه دوانده که زوال آن به راحتی ممکن نیست و از حیطه اراده انسان هم خارج است. اما انسان به پرداختن به هر کدام از این زمینه های حب که در وجودش قرار دارد، آن را پرورانده و بزرگتر و شدیدتر می کند و این با کمرنگ شدن سایر حب ها همراه خواهد بود. پس این خیلی مهم است که با بی اعتنایی و عدم پرداختن به حب های مذمومی که ریشه در جان آدمی دوانده، آنها را کمرنگ نمود. و صد البته خلاصی از این حب ها تنها با استعانت از حضرت دوست و عجز و ناله به درگاه آن فیاض مطلق امکان پذیر خواهد بود.






نظرات:



متن امنیتی

گزارش تخلف
بعدی